یاد بگیریم

اندیکاتود در پرایس اکشن چیست؟

Price Action Trading

«پرایس اکشن» (Price Action Trading) که به اختصار «PAT» نامیده می‌شود به وضعیتی گفته میشود که تریدر، تمام تصمیمات خود را تنها بر اساس نمودار قیمت می‌گیرد.  در حقیقت زیر بنای اصلی این سیستم، فهم صحیح باندهای حمایتی و مقاومتی است و بخش زیادی از آموزش پرایس اکشن همان مباحث تکنیکال کلاسیک را شامل می‌شود.

 

قیمت‌ها در بازار همواره از طریق عرضه و تقاضا مشخص می‌شوند. فروشندگان اقدام به فروش کالا، سهام یا ارز می‌کنند و در مقابل، خریداران با تقاضای خود، کالای مبادلاتی را می‌خرند. بنابراین پرایس اکشن، روشی برای استفاده بهینه از روند تغییر قیمت است.

 

وقتی صحبت از محدوده عرضه می‌شود، منظور ما محدوده‌ای است که فروشندگان زیادی منتظر عرضه کالای مبادلاتی هستند و وقتی در مورد تقاضا صحبت می‌شود، منظور محدوده‌ای است که خریداران، قیمت بازار را در آن سطح، منصفانه ارزیابی کرده و اقدام به خرید می‌کنند.

 

لازم است بدانید که در پرایس اکشن، «اندیکاتور» یا «ابزار کمکی» چندان کاربردی ندارد و بررسی بازار به طور معمول براساس حرکات واقعی قیمت مانند «الگوهای نموداری»، «نوسانات قیمت»، «حجم معاملات» و دیگر اطلاعات بازار انجام خواهد شد. این روش تحلیلی در بازارهای مالی مبنای تحلیل‌های خود را داده‌های قیمت خام از جمله الگوهای «کندل استیک»، «خطوط حمایت و مقاومت»، «خطوط روند» و… قرار می‌دهد.

 

 نقش اندیکاتورها در پرایس اکشن

بر ااساس توضیجات داده شده میدانید که نمودار قیمت، بازتابی از تمام متغیرهای تاثیرگذار بر حرکت قیمت در بازه زمانی داده شده است. بنابراین، استفاده از اندیکاتورهای تاخیری در این استراتژی معاملاتی، مانند «استوکاستیک»، «مکدی»، «آر اس آی» و … فقط باعث از دست دادن زمان خواهد شد.

 

یکی از نکات مهم آن است که اندیکاتورها با اشغال بخشی از چارت، سبب کوچک شدن قسمت نموار قیمت و به دنبال آن کاهش توجه تریدر به حرکت خالص قیمت می‌شوند. بنابراین، شما آن گونه که باید و شاید بر چگونگی حرکت قیمت متمرکز نمی‌شوید. این ماجرا نکته مهمی است که پرایس اکشن را متمایز و آموزش آن را ضروری می‌کند.

 

از جمله نکات مهم در پرایس اکشن، شناسایی و تعقیب روند است. مارکت را صعودی می‌نامیم اگر همواره Highهای بالاتر و Lowهای بالاتر تشکیل شود و مارکت نزولی خوانده می‌شود اگر Highهای پایین‌تر و Lowهای پایین‌تری در آن تشکیل شوند. اگرچه ذات استراتژی پرایس اکشن در بازارهای خنثی نیز قابل استفاده است.

 

پس بنابر این تریدرهایی که با استراتژی پرایس اکشن، اهداف قیمتی را شناسایی می‌کنند، همه چیز را ساده می‌بینند؛ این ماجرا علت استفاده نکردن از اندیکاتورها، اسیلاتورها و شلوغ نکردن نمودار نیز به شمار می‌رود.

 

 مهمترین مفاهیم در آموزش پرایس اکشن

سطوح قیمتی

اولین گام در هر تحلیل تکنیکالی یافتن سطوح اوج و کف قیمتی است. تعیین این سطح‌ها در نمودارها کار بسیار ساده ای است. فقط کافی است به نمودار قیمتی نگاه کنید و بالاترین سطحی که قیمت، آن را لمس کرده، علامت بزنید.

 

این سطح، اوج قیمتی بازار است. به طور مشابه برای یافتن کف قیمتی، کافی است پایین‌ترین سطحی را که نمودار به آن برخورد کرده، پیدا کنید. برای مشخص کردن اوج و کف قیمتی دو دیدگاه متفاوت به چشم می‌خورند.

 

عده‌ای پایین‌ترین قیمت بسته شده را کف قیمتی و بالاترین قیمت بسته شده را اوج قیمتی می‌خوانند. عده‌ای دیگر هم کاری با قیمت‌های بسته شده ندارند و تنها به بالاترین / پایین‌ترین سطحی که بازار توانسته لمس کند، اوج/ کف قیمتی می‌گویند.

 

به طور کلی، منظور، بالاترین یا پایین‌ترین سطحی است که قیمت توانسته به آن برسد. در اینجا منظور، قیمت بسته شدن نیست، بلکه بالاترین یا پایین‌ترین سطح لمس شده است.

 

سطوح حمایت و مقاومت

در تمام تحلیل‌های تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت پدیده‌های مهم و با اهمیتی به حساب می‌آیند. به طور کلی حمایت و مقاومت سطوحی در نمودار هستند که اخیرا قیمت از آنها جهش کرده است.

 

این سطوح می‌توانند دوباره واکنش بازار را در پی داشته باشند. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حمایت و مقاومت، باقی ماندن اثر آنها بعد از شکسته شدن است. وقتی حمایت نمودار شکسته می‌شود، قیمت می‌تواند از این حمایت به سمت بالا برگردد، یعنی حمایت تبدیل به مقاومت شود و برعکس.

 

با وجود اینکه این سطوح نقش مهمی در حرکات قیمتی دارند اما توصیه می‌شود که از آنها تنها به عنوان منبع اطلاعات و با هدف شفاف‌سازی بازار استفاده کنید؛ یعنی معامله‌گران حرکات قیمتی بهتر است به این سطوح دیدی بی‌طرفانه داشته باشند.

 

خرید از حمایت یا فروش از مقاومت، خود به تنهایی استراتژی معاملاتی قابل قبول و منطقی به شمار نمی‌رود. حتی خرید بعد از شکست مقاومت و ایجاد اوج قیمتی جدید، تغییر روند یا همان شکست روند قبل یا برعکس فروش با شکست حمایت و ایجاد کف قیمتی جدید، صرفا استراتژی معاملاتی تلقی نمی‌شود، بلکه در مقابل باید از این علم که نمودار در نزدیکی چنین سطحی قرار دارد، استفاده کرد.

 

لازم است بدانید که به جای اینکه مستقیم از این سطوح وارد بازار شوید، بهتر است ابتدا شیوه تعامل بازار با این سطح‌ها را مورد بررسی قرار دهید.

 

تفاوت مفاهیم عرضه و تقاضا با مفاهیم حمایت و مقاومت

تعریف‌های عرضه و تقاضا که پیش از این به آن‌ها پرداختیم تا حد زیادی به محدوده‌های حمایتی و مقاومتی شباهت دارند. در واقع سطح مقاومت مشابه عرضه بازار و سطح حمایت هم مشابه تقاضای بازار است. اما مفهوم حمایت و مقاومت با تقاضا و عرضه تفاوت دارد.

 

هر چند در هر دو مورد، خریداران و فروشندگان نقش اساسی دارند، اما باید بین این دو مفهوم، تفاوت قائل شد. اعتبار سطوح حمایت و مقاومت تنها به واکنش احتمالی بازار وابسته است.

 

در واقع هر چه تعداد واکنش‌های بازار به حمایت یا مقاومت بیشتر باشد، آن سطح اهمیت بیشتری دارد. اما وقتی پای محدوده عرضه به میدان باز می‌شود، منظور ما محدوده‌ای است که در گذشته موجب افت قیمت بازار شده و احتمال اینکه دستورات فروشی از دور قبل در این محدوده باقی مانده باشند وجود دارد.

برای دیدگاه کلیک کنید

پاسخ بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × یک =

رویدادهای ارز دیجیتال

به بالا