امروزه به دلیل پیشرفت علم و تکنولوژی معمولا افراد در مسیر درست تصمیم گیری قرار گرفته اند و تصمیماتی را جهت راه اندازی انواع کسب و کارها به عنوان ایده دارند و تمایل دارند با اراده ای قوی ، سخت به دنبال هدف خود بروند . نکته اصلی این است که بعضی از این افراد قادرند به آسانی و بدون سختی هدف خود را به دست آورند و به نوعی هوشمندانه کار کردن را جایگزین سخت کار کردن نمایند . اما بعضی راه سخت را برمی گزینند و این علاوه بر دیر رسیدن به هدف و سختی کار ، موجب داشتن خطراتی نیز می گردد که ممکن آنها را با شکست روبه رو کند .
تفاوت میان هوشمندانه و سخت کار کردن چیست ؟
در نظر داشته باشید هنگامی که شما برای به دست آوردن موقعیت خیلی سخت کار می کنید این نشانه بهتر کار کردن و یا به نوعی هوشمندانه کار کردن نمی باشد و تنها موجب خستگی و دلسرد شدن از کار می گردد . شما می توانید با استراحت دادن به خود ، مغزتان را شارژ و از سلامتی بهتر برخوردار گردید ، این به گرفتن تصمیماتی قوی و مطمئن بسیار کمک می کند .
اگر شما کاری نداشته باشید چه احساسی دارید ؟ مطمئنا احساس بد و عذاب وجدان را به دلیل هدر دادن وقت خواهید داشت . برعکس اگر شما کاری داشته باشید و آن را بسیار سخت بگیرید و به مغز خود فشار بیاورید مطمئنا کم کم دچار سرگیجه و خواب آلودگی می شوید . همین موجب از بین رفتن رشد فردی و خلاقیت در وجود ما می گردد .
کار نکردن (حالا کاری به تفکر بعضی از افراد نداریم ) قابل پذیرش نیست و همچنین بیکار بودن و از عمد کار نکردن با یکدیگر رابطه فشرده ای دارند . اما با وجود اینکه افراد نمی خواهند یا به طور دقیقتر بیان کنیم تحمل بیکار بودن را ندارند ، این بیکاری خود می تواند بهترین فرصت برای ایجاد ایده ها در ذهن گردد .
چرا بهترین فرصت ؟ به این علت که ما با کار نکردن و کاری نداشتن از دغدغه های کمتر برخوردار بوده ایم و چون مغز در آرامش است ، داشتن یا طراحی یک طرح ایده جالب می تواند به بهترین شکل ممکن صورت گیرد . بنابراین باید از این فرصت طلایی برای به تحریک در آوردن مغز خود استفاده نمایید . تحلیلگر خوب فردی است که بعد از ترک تلاش های خود آگاهش مجددا به تلاش برای حل مساله در ناخودآگاهش کار انجام می دهد . پس اگر شما جزو افراد بی کار می باشید در هر فعالیت که تلاش می کنید مانند پیاده روی ، رانندگی و … می توانید به بهترین ایده ها برسید .
در زمان های گوناگون ما فقط سر خود را کلاه می گذاریم به طوری که وقتی هوشمندانه کار نمی کنیم و سخت کار می کنیم می فهمیم که کارهای بسیاری برای کار کردن می باشد و ما فقط سر خود را با اینکه اگر این کار را انجام دهیم استراحت می کنیم کلاه می گذاریم . پس یا کارهای شما دارای فهرست بلندی است یا احساس می کنیم کارها را بهتر نمی توانیم انجام دهیم .
توصیه این است که اگر شما این طرز فکر را دارید اندکی استراحت برای شما لازم است تا بتوانید بعد از آن شادابتر و بهتر مشغول کار شوید . در بعضی از مواقع با استراحت کردن متوجه می شوید که جواب مساله بسیار آسان می باشد و همه ی این مدت در جلوی چشم شما بوده ، اما شما آن را نمی دیدید .
1. بهترین را برگزینید
تصور کنید که به شما یک پروژه تحویل داده شده است ، این طبیعی است که ذهن شما با یک میلیون فکر متفاوت برای جایی که شروع کنید و آنچه که نیاز دارید پر شده است. در نتیجه، شما باید اقدام به ایجاد یک لیست بسیار حجیم از مواردی که برای شروع دارید کنید .
2. نتایج خود را اندازه بگیرید نه وقت خود را
زمانی که نوبت به بهره‌وری می رسد ، اغلب بر روی این تمرکز می کنیم که چقدر طول می کشد تا این کار را انجام دهید ، در حالی که شما باید آنچه را که در یک روز انجام داده اید را بررسی نمایید . به طور مثال ، شما چهار ساعت را صرف نوشتن یک پست وبلاگ 1000کلمه ای کرده اید . شاید شما با دیدن این مطلب کمی ناراحت شوید که وقت خود را هدر داده اید .
اما اگر روی قسمت های گوناگون این وبلاگ تمرکز نمایید ، چطور ؟ به طور مثال ، شما به پنج بخش سر بزنید ، مشاهده می کنید که به درستی نوشته شده و فرمت بندی شده است ، عنوان های اضافه شده ، تصویر اضافه شده و …. ناگهان متوجه می شوید که در این دوره زمانی کوتاه خیلی چیزها را تکمیل نموده اید .
3. یک تنظیم نگرشی داشته باشید .
تیمی که در ابزارهای ذهنی قرار دارد ، بر این باور است که در وضعیتی که ما “نگرش مثبت” داریم ، در کار موثرتریم . افراد با نگرش خوب هر گاه که بتوانند ابتکار عمل را به دست می گیرند . آن ها با کمال میل به همکار خود در صورت نیاز کمک می کنند ، هنگامی که فردی بیمار می شود آن ها مطمئن می شوند که کار با بالاترین استانداردها صورت می گیرد . شما هیچگاه نمی شنوید آنها بگویند کارشان “به اندازه کافی خوب است” زیرا به این علت است که آنها بالا و بالاتر خواهند رفت . همچنین ، نگرش خوب در کار به شما کمک می کند استانداردهایی را برای کار خود تعیین نمایید ، مطمئن شوید که شما مسئولیت خود را برعهده گرفته اید و تصمیمات راحت تر شده است .
4. ارتباط برقرار کردن
بدون در نظر گرفتن اینکه شما دارای شغل آزاد هستید ، کارآفرین یا کارمند هستید و … وقت هایی وجود خواهد داشت که شما باید با دیگران کار کنید . به این ترتیب ، شما می بایست مهارت های ارتباطی و هم کاری خود را تقویت نمایید .
5. به وجود آوردن و چسبیدن به یک برنامه روزمره
“ما و مغز ما مخلوقات عادت می باشیم . وقتی که کارهای روزمره را به وجود می آوریم ، می توانیم وظایف را سریع تر انجام دهیم زیرا ما مجبور نیستيم در خصوص وظیفه و یا آماده شدن برای آن تمرین کنیم” هالی کرافورد
6. انجام چند کار را کنار بگذارید .
ما هم بر این عقیده هستیم که ما چند وظیفه داریم . اما در واقع ، انسان ها توانایی انجام دادن چندین کار در یک زمان را ندارند .
” افراد یک کار را به خوبی انجام می دهند اما چندین کار را نه . اما زمانی که مردم می گویند که چندین کار را به خوبی انجام می دهند ، آن ها خودشان را گول می زنند” ارل میلر
“مغز در فریب دادن خود استاد می باشد ”.
